کد مطلب:46034
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:30
چگونه عدم ميتواند منشأ وجود باشد و «نيستي» سرچشمة «هستي» گردد؟
از آنجا كه مادّيها ذرّات جهان را قديم و ازلي وغير مسبوق به عدم ميدانند و عقيدة دانشمندان خدا پرست درست نقطة مقابل آنهاست ـ يعني تمام اتمها و ذرّات را حادث و مسبوق به عدم ميدانند ـ براي تفهيم اين نظر، جملة مزبور را به كار ميبرند و ميگويند جهان از عدم به وجود آمده، يعني اگر صفحات هستي را ورق بزنيم و به عقب برگرديم، به نقطهاي خواهيم رسيد كه اوراق هستي در آنجا پايان يافته و ديگر نشاني از هستي نخواهيم يافت.
خود اين اشكال متوجّه مادّيها نيز هست، زيرا آنچه درنظر آنها قديم است، خود مادّه و اتمهاي جهان ميباشد و امّا صورت و اشكالي كه از تركيب اين ذرّات به وجود ميآيد، قطعاً حادث و مسبوق به عدم هستند و به اصطلاح از عدم به وجود آمده اند.
مثلاً ميلياردها جاندار و نبات، هركدام داراي صور جوهري و اشكال خاصّي ميباشند كه از تركيب و فعل و انفعال اتمها پيدا شدهاند، آنچه د رنظر مادّي ميتواند از يك انسان، از يك حيوان، از يك گياه و از يك ستاره ،قديم و ازلي باشد، همان ذرّات بي شمار آنهاست و امّا صورت خاصّ انساني و شكل حيواني ونباتي هر فردي از آنها حادث هستند؛ يعني نبودند و بعداً به وجود آمدهاند.
معارف اسلام
ايت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.